با مدعی مگویید
امروز صبح برای اولین بار ازاینکه اشک شفاف و نادیدنی است خوشحال شدم
چون وقتی تیر خلاصی به روح و اعصابم خورد تمام خستگی و ناتوانیم را در
حضور ۳۰ نفراستاد و دانشجو گریه کردم و کسی نفهمید...
خوشحالم این بار اشک "پرده در" نشد...
+ نوشته شده در چهارشنبه هفدهم شهریور ۱۳۸۹ ساعت 20:27 توسط پاریزدخت
|